کاربردهای ویژه ی الکترومغناطیس برخی از ساختارها و مواد کامپوزیتی (3)
در بین فریت های هگزاگونال مغناطیسی نرم، فریت های نوع Z بیشترین توجه را به خود اختصاص داده است. خواص مغناطیسی استاتیک قابل توجه فریت های نوع Z، در جدول 1 آورده شده است.
مترجم: حبیب الله علیخانی
منبع: راسخون
منبع: راسخون
کامپوزیت های باریوم فریتی نوع Z
در بین فریت های هگزاگونال مغناطیسی نرم، فریت های نوع Z بیشترین توجه را به خود اختصاص داده است. خواص مغناطیسی استاتیک قابل توجه فریت های نوع Z، در جدول 1 آورده شده است. فریت(
تلاش های زیادی برای بهبود خواص فریت های
جایگزینی یون های
علاوه بر تکنیک های سرامیکی خاص، سایر فرایندهای دیگر، برای آماده سازی فریت های هگزاگونال
در مقایسه با فریت های
خواص مغناطیسی استاتیک فریت های هگزاگونال نوع Z که با CoZn جانشین شده اند با فرمول شیمیایی (
روش نمک مذاب نیز برای بهبود خواص فریت های مورد استفاده قرار می گیرندو در این روش، بهبود از طریق کنترل مورفولوژی ذرات آنها، انجام می شود. مثالی از روش نمک مذاب، بوسیله ی Lin و همکارانش، گزارش شده است. در این گزارش، NaCl به عنوان فلاکس استفاده شده است. پودر فریت
مواد کامپوزیتی دارای ذرات فلزی مغناطیسی
فلزات مغناطیسی و آلیاژهای فلزی دومین گروه اصلی مورد استفاده در تولید مواد کامپوزیتی است که دارای کارایی EM پیشرفته هستند. این بخش برای بررسی پیشرفت های انجام شده در زمینه ی مواد کامپوزیتی EM ارائه شده است که بر اساس فیلرهای مغناطیسی فلزی، تولید می شوند. توجه خاص در این زمینه بر روی کربونیل آهن، است. تمرکزها در ارتباط با خواص EM و کارای میرایی در گستره ی میکروویو، انواع کربونیل آهن، پایداری گرمایی و اثر غلظتی مواد کامپوزیتی تولید شده از پودرهای کربونیل آهنی است که به صورت تجاری وجود دارد.علاوه بر این، استراتژی هایی که برای افزایش کارایی های EM این کامپوزیت ها، مورد استفاده قرار گرفته است، معرفی خواهد شد. فیلرهای فلزی مغناطیسی نانوسایز، در بخش بعدی معرفی شده اند و علاوه بر آن، سایر فیلرهای نانوسایزی که برای تولید مواد کامپوزیتی EM ، مورد استفاده قرار می گیرند، نیز معرفی شده اند. همچنین تفاوت های دیگری میان این بخش و بخش بعدی، وجود دارد. برای مثال، نانوتیوب های کربنی (CNTs) به عنوان افزودنی، می توانند خواص کامپوزیت های تولیدی از کربونیل آهن را بهبود دهند. این ضروری است که بگوییم در این مقاله، بررسی های تئوری انجام شده بر روی نفوذپذیری مغناطیسی پیچیده و نفوذپذیری مواد کامپوزیتی دارای ذرات فلزی مغناطیسی، مورد بررسی قرار گرفته است.
کربونیل آهن
پودرهای کربونیل آهن که به روش های مختلف تولید می شوند، ممکن است از لحاظ پارامترهای مختلفی مانند اندازه ی ذرات، ترکیب شیمیایی، توزیع ذرات، ضریب اتلاف هیسترزیس و... متفاوت باشند. جدیدترین تکنولوژی مورد استفاده برای تولید پودر کربونیل آهن، روش تجزیه ی گرمایی آهن پنتا کربونیل (اگر چه پودرهای کربونیل آهن تجاری به صورت مستقیم با مخلوط شدن با مواد پلیمری مختلف، برای آماده سازی کامپوزیت ها، مورد استفاده قرار می گیرند، محصولات مختلفی تولید شده از مواد اولیه مختلف، دارای خواص و کارایی های EM مختلفی هستند. این مسئله به این دلیل است که خواص نهایی یک کامپوزیت به طور نزدیکی با خواص پودر مورد استفاده، در ارتباط است. فاکتورهای تعیین کننده عبارتند از ترکیب شیمیایی، مورفولوژی، اندازه ی ذرات، توزیع ذرات، پروفایل های سطحی و... . برای مثال، داشتن رسانایی الکتریکی بالای پودرهای فلزی و اندازه ی ذرات مناسب، نقش تعیین کننده ی در خواص میکروویو کامپوزیت های نهایی، دارد. اندازه ی ذرات به طور نزدیکی با عمق پوسته (δ) در ارتباط است که به صورت زیر تعریف می شود:
که در اینجا، ρ مقاومت ویژه،
برخلاف مواد فریتی، کامپوزیت های تولید شده از پودرهای فلزی یک مشکل دیگر در مورد تراوایی آستانه (threshold percolation) دارند. علت این مشکل، رسانایی بالای فیلرهاست. عموما، غلظت حجمی تراوایی یک کامپوزیت با فیلرهای رسانای کروی، تقریبا حدود 33% است. در بالای این غلظت تراوایی، این کامپوزیت رسانا می شود و بنابراین، ظرفیت میرایی EM آنها ضعیف است. علت این مسئله، تطابق نامناسب امپدانس می باشد که بوسیله ی افزایش در ثابت گذردهی، بوجود آمده است. روابط میان غلظت و خواص EM کربونیل آهن و رویه ی کاهش میکروویو، در ادامه بیان شده است.
شکل 5 نمودارهای ثابت دی الکتریک مربوط به کامپوزیت های با غلظت های حجمی مختلف از پودر کربونیل آهن را نشان می دهد. مقادیر ثابت دی الکتریک این کامپوزیت ها، به طور تدریجی با افزایش غلظت فیلرهای فلزی، افزایش می یابد. بخش حقیقی ثابت دی الکتریک ( در فرکانس 10 GHz) از مقدار 9/4 برای نمونه ی دارای 6/11 درصد حجمی، به 18 برای کامپوزیت دارای 6/42درصد حجمی تبدیل می شود، در حالی که بخش موهومی از 2/0 به 8/0 افزایش می یابد. هر دو بخش حقیقی و موهومی، با تغییر فرکانس، تغییر خاصی نمی کنند. این مشاهدات، مشابه مشاهداتی است که در مقالات متداول، مشاهده می شود.
که در اینجا، t و f ضخامت و فرکانس مربوط به جذب پیک میباشد. ε و µ ثابت دی الکتریک و نفوذپذیری مغناطیسی مختلط در f و C سرعت نور است.
این مقدار در 6/1 mm، ماکزیمم می شود و با افزایش ضخامت، به تدریج کاهش می یابد (پنل پایین در شکل 9). اگر
نتایج محاسبات بر اساس شکل های 5 و 6 و معادلات قبل، نشاندهنده ی آن است که نمودارهای فرکانسΓ برای کامپوزیت ها در یک ضخامت معین، با نمودارهای شکل 8، تطابق دارند. این بدین معناست که کارایی مربوط به میرایی میکروویو یک ماده ی کامپوزیت به طور یکجا بواسطه ی نفوذپذیری مغناطیسی و ثابت دی الکتریک مختلط آن، بیان می شود.
استراتژی های برای بهبود کارایی EM برای کامپوزیت های فلزی- مغناطیسی
رفتار مواد فلزی- مغناطیسی در فرکانس های بالا، همچنین بوسیله ی قانون Snoek توصیف می شود.که در اینجا،
آسیاب های با انرژی بالا، یکی از مؤثرترین روش ها برای تولید ذرات مغناطیسی ورقه ای شکل است. یک مثال جالب توجه در این زمینه، بوسیله ی Han و همکارانش گزارش شده است. در این مقاله، نویسندگان از پودر تجاری کربونیل آهن شروع کرده اند که دارای ذرات نسبتا کروی بوده است. عملیات مکانیکی در این مقاله با استفاده از یک آسیاب گلوله ای سیاره ای، انجام شده است. در این آسیاب، نسبت گلوله به پودر برابر با 25 به 1 بوده است و از هگزانn به عنوان حلال استفاده شده است. دو سرعت برای آسیاب کاری استفاده شده است. یکی 200 و دیگری 500 دور در دقیقه. بعد از آسیاب کاری به مدت 8 ساعت در سرعت200 دور در دقیقه، بخشی از ذرات کروی تغییر شکل داده و ورقه ای شکل شده اند. ضخامت این ورقه ها برابر با حدود 500 نانومتر بوده است. آسیاب کاری در سرعت500 دور در دقیقه به مدت 8 ساعت، منجر به تغییر شکل کامل ذرات به قطعات ورقه ای شکل با ضخامت در حدود 100 نانومتر می شود. ضخامت دو پودر آسیاب شده کوچکتر از ضخامت پوسته در کربونیل آهن خالص بوده است (این ضخامت برابر با تقریبا 1 میکرون در 1-5 GHz بوده است).
یک کاهش اندک در مغناطش اشباع و یک افزایش اندک در میدان پسماندزدا اتفاق می افتد که علت آن، استفاده از آسیاب های گلوله ای با انرژی بالاست. در واقع استفاده از این آسیاب ها موجب ایجاد کرنش های بی نظمی وعیوب در داخل پودر می شود. پودرهای آسیاب شده به سهولت بیشتری نسبت به پودرهای آسیاب نشده، به حالت اشباع مغناطیسی می رسند. این مسئله بر این دلالت دارد که مورد قبلی دارای نفوذپذیری استاتیک بالاتری نسبت به مورد بعدی هستند. کامپوزیت های دارای 50 % حجمی ذره، با استفاده از افزودن مواد پارافینی (به عنوان زمینه ی نگهدارنده) تولید شده اند.
طیف نفوذپذیری مغناطیسی مختلط برای کامپوزیت های تولید شده از پودرهای آسیاب نشده و آسیاب شده ی کربونیل آهن، به طور قابل توجهی با هم تفاوت دارد. بخش های حقیقی نفوذپذیری مغناطیسی کامپوزیت های تولید شده از پودرهای آسیاب شده، در فرکانس 1/0 GHz، تقریبا برابر با حدود 6/8 است. این مقدار بالاتر از مقدار گزارش شده برای پودر آسیاب نشده است. در کامپوزیت های تولید شده با پودر آسیاب شده، افزایش قابل توجه در بخش موهومی این کمیت مشاهده شده است. علاوه بر این، کامپوزیت های تولید شده با پودر آسیاب شده، دارای فرکانس های رزونانس بالاتری هستند. محصول
مسئله ی دیگر که در مورد فیلرهای مغناطیسی- فلزی مورد استفاده در کامپوزیت های میکروویو، ایجاد می شود، رسانایی الکتریکی بالای آنهاست. وقتی مقدار ذرات مغناطیسی- فلزی از یک آستانه ی تراوایی افزایش یابد، محل اتصال اهمی ذرات موجب پدید آمدن جریان های گردابی در کامپوزیت می شود. این مشکل وقتی از ذرات ورقه ای مانند، استفاده می کنیم، بدتر می شود. یکی از مسائل نزدیک به این مشکل، ثابت دی الکتریک بالای کامپوزیت های دارای فیلرهای مغناطیسی- فلزی است که از لحاظ تطابق امپدانس مشکل زا هستند. به عنوان یک نتیجه، پوشش کاری سطحی یا روش های اصلاح سطحی پیشنهاد می شوند. یک مزیت دیگر پوشش کاری سطحی یا اصلاح سطحی، محافظت پرکننده های فلزی در برابر اکسیداسیون است بنابراین استفاده از این تکنیک ها، موجب افزایش طول عمر کامپوزیت ها می شود. متداول ترین پوشش مورد استفاده در این کاربردها،
یک مثال خوب از پودر ورقه ای شکل پوشش داده شده با
کامپوزیت های با پودرهای پوشش دار و بدون پوشش، با غلظت های حجمی برابر با25 % تولید شدند. هم بخش موهومی و هم بخش حقیقی نفوذپذیری مغناطیسی کامپوزیت های تولید شده با ذرات پوشش دار، اندکی کمتر از آنهایی بود که از پودرهای بدون پوشش، تولید شده بودند. این مسئله با کاهش در مغناطش اشباع در ارتباط است. به هر حال، به طور عکس، دو کامپوزیت دارای تفاوت قابل توجهی در ثابت دی الکتریک هستند. بخش های حقیقی و موهومی ثابت دی الکتریک در 1/0 GHz به ترتیب برابر با 85 و 58 بوده است. بخش حقیقی ثابت دی الکتریک در فرکانس های بالا، تقریبا در حدود 30 % بوده است. این مقادیر بالای ثابت دی الکتریک در ایجاد پلاریزاسیون آسان بار الکتریکی و پلاریزاسیون بار فضایی ذرات آهن ورقه ای شکل و بدون پوشش، مشارکت می کنند. با ایجاد یک پوشش عایق از SiO_2، ذرات آهن از همدیگر ایزوله می شوند بنابراین، ایجاد هر دو نوع پلاریزاسیون، خنثی می شود. به عنوان یک نتیجه، کامپوزیت های دارای ذرات با پوشش
بخش های حقیقی و موهومی ثابت دی الکتریک در کل فرکانس مورد مطالعه برابر با 12 و 1 بوده است(در گستره ی 1/0تا 18 GHz). در واقع هر دوی این بخش ها در طول گستره ی فرکانس مورد بررسی، بدون تغییرباقی مانده است. بنابراین، همانگونه که انتظار داشتیم، نمونه ی تولید شده از پودر پوشش دار، ظرفیت میرایی میکروویو بهتری از خود نشان می دهد که علت آن بهبود تطابق امپدانس در این کامپوزیت هاست.
همچنین گزارشاتی در مورد بهبود خواص EM کامپوزیت های کربونیل آهن با استفاده از مخلوط کردن این ماده با سایر اجزا مانند فریت ها ، مگنتیت ، فروالکتریک ها ، کربن بلک ، الیاف کربنی ، نانوتیوب های کربنی و سایر مواد ، ارائه شده است. هرچند استفاده از فریت ها، قابل فهم تر است زیرا کامپوزیت های آنها کاندیداهای خوبی برای استفاده به عنوان مواد EM می باشد (همانگونه که در بخش قبل گفته شد و در بخش بعدی گفته خواهد شد). دلایل استفاده از اجزای دیگر، نیز به طور مناسب مورد بررسی قرار گرفته است.
یک ایده ی جالب اخیرا بوسیله ی Itoh و همکارانش، گزارش شده است. در این ایده، پهنای باند کامپوزیت های EM با استفاده از درجه بندی کردن(grading) غلظت پودر مغناطیسی، توسعه می یابد. کامپوزیت هدفمند، از طریق فرایند سانتریفیوژ در حدود 2700 G تولید می شود. تفاوت در چگالی میان پودر مغناطیسی و زمینه ی پلیمری، منجر می شود تا نمونه های دارای غلظت هدفمند، تولید شوند. یعنی غلظت اجزای مغناطیسی به طور تدریجی در طول جهت اعمال نیروی سانتریفیوژ، افزایش می یابد. با استفاده از بخش با غلظت پایین، به عنوان صفحه ی برخورد موج، یک تطابق بهتر در امپدانس نمونه، ایجاد می شود. به عنوان یک نتیجه، انعکاس نامناسب در صفحه ی برخورد کامپوزیت های EM، به طور مؤثر می تواند خنثی گردد. این کار بوسیله ی ثابت دی الکتریک پایین رزین اپوکسی انجام می شود، در حالی که انرژی انتقال یافته از موج EM ورودی، به گرما تبدیل می شود و موجب اتلاف مغناطیسی اجزا می شود. این مسئله موجب افزایش کارایی در میرایی میکروویو می شود. این مسئله بوسیله ی آزمایش تأیید شده است، که اگر یک طرف از کامپوزیت که دارای اجزای مغناطیسی بیشتری است، به عنوان صفحه ی جلویی، مورد استفاده قرار گیرد، جذب موج EM نمونه به طور قابل توجهی رو به زوال می رود. این نوع از گرادیان غلظتی در ساختارهای چندلایه، به سختی ایجاد می شود، زیرا نیاز است تا این گرادیان پیوسته باشد. به هر حال، تولید با مقیاس بزرگ یک چنین اجزای با گرادیان غلظتی، می تواند از لحاظ عملی، مشکل باشد.
/ج
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}